مقدمه:
ادبیات فارسی حضور زنان را چگونه در خود پذیرفته است؟ زنان چه فعالیت و تاثیری در ادب پارسی داشته اند؟ و بالاخره تاثیر زنان در پایه گذاری، پیشرفته و تحولات شعر فارسی، این مهمترین جلوه ادبی زبان فارسی، چگونه بوده است؟
با یک دید کلی بعد از ناصرالدین شاه قاجار بروز تحولاتی چشمگیر در موقعیت و عملکرد زنان ایران پدید آمد به صورتی که هم اکنون زن ایرانی امتیازات چشمگیری به دست آورده و از اعتبار و موقعیتی بسیار ممتازتر از گذشته برخوردار گردیده است و تقریباً همدوش و همراه مرد ایرانی در مراکز علمی، فرهنگی، هنری، اقتصادی، سیاسی و حتی گاه نظامی حضوری فعال دارد. دخالت زنان و تاثیر آنان در آراستن صحنه ها و ایجاد حوادث داستانهای عامیانه در قرون و اعصار مختلف به یک پایه نیست. در روزگاری که زنان در کارهای اجتماعی شرکت می جستند و در زندگی روزمره دخالتی قوی و فعالانه داشتند، طبعاً در داستانها اهمیت بیشتری می یافتند.
در هر عصری که زنان به پشت پرده انزوا رانده می شدند و از دخالت در امور اجتماعی باز می مانند، از اهمیت و تاثیر آنها کاسته می شد. زنان در حوزه داستان نویسی حضور چشم گیری نداشته اند مگر در زمان معاصر بنابراین تاثیر اصلی و بزرگ زنان در ادبیات بیشتر در عرصه شعر بوده است.
در این مقاله با بررسی شعر زنان (پروین اعتصامی، فروغ فرخزاد، طاهره صفارزاده) که هر کدام تقریباً به دوره ای از تحولات اجتماعی ایران تعلق دارند، به وجوه افتراق و اشتراک آنان با شعر مردان معاصرشان (محمدتقی بهار، سهراب سپهری، علی موسوی گرمارودی) پرداخته و از بررسی این مقایسه به سطح فکری شعر شاعران مرد می پردازیم. به عبارتی تفاوت شعر زن با شعر مرد که آیا احساسات خاصی مثلاً احساسات ملی گرایانه، مذهبی، اعتقادی و . . . دارد. خوش بین است یا بدبین، تلقی او نسبت به مسائلی از قبیل مرگ، زندگی، عشق، صلح و جنگ . . .
چگونه است؟ آیا اثر او درونگرا و ذهنی است یا برونگرا و عینی، با بیرون و سطح پدیده ها تماس دارد یا به درون و عمق پرداخته است؟ فردگرا است یا عشق گرا . . .
وجه تمایز تصویری و عاطفی شعر زنان با مردان
چه جنبه ها و ابعادی شعر زنان را از شعر مردان جدا می سازد و آیا این ابعاد در شعر شاعر زن فارسی در تمام دوره ها دیده می شود یا خیر؟ حقیقت مطلب این است که در موضوعات شعری از قبیل وصف، مدح، پند و اندرز شباهتهای زیادی بین شاعران زن با شاعران مرد دیده می شود؛ این شباهت ممکن است به خاطر تقلیدی بودن شعر زنان و یا اصلاً به خاطر ویژگی و خصوصیات خود این موضوعات باشد که تصویر و زبان و لحن و عاطفه مشابهی را می طلبد. در این نوع اشعار شاید بتوان گفت «مهمترین عامل شناخت شعر زنانه از شعر مردانه را باید در نحوه اندیشه و نگرش جستجو کرد» نه «تصاویر و زبان حتی اگر زبان صد در صد مردانه باشد.
» غیر از نحوه تفکر، به نظر می رسد تنها حوزه ای که می توان در آن شعر زنانه را از شعر مردانه تشخیص داد حوزه غزل و اشعار عاشقانه است؛ زیرا اینجاست که احساسات و عواطف در حیطه شخصی جلوه می کنند و می توان جنس گوینده آن را تعیین نمود. چنان به نظر می رسد که زن از بین رشته های مختلف ادبی فقط در قسمتهای مکاتبه، غزلسرایی و رمان نویسی توانسته است به کمال هنرنمایی کند و در قسمت درام نویسی، انتقاد ادبی، مقاله نویسی و سرودن اشعار رزمی و هجایی ابداً نام مهمی از خود باقی نگذاشته است. زیرا همین صور ادبی هستند که احساسات شخصی انسان را نمایان می سازند و قسمت عمده زندگانی زن هم آمیخته به عشق و نتیجه احساسات است.
اما آیا عواطف مخصوص زنان در شعر فارسی انعکاس روشنی دارد؟ برای پاسخگویی به این سوال بهتر است ابتدا به معنای عاطفه نظری بیفکنیم؛ منظور از عاطفه، اندوه یا حالت حماسی یا اعجابی است که شاعر از رویداد حادثه ای در خویش احساس می کند و از خواننده یا شنونده می خواهد که با وی در این احساس شرکت داشته باشد. نمی توان به یقین پذیرفت که امکان آن باشد که هنرمندی حالتی عاطفی را به خواننده خویش منتقل کند؛ بی آنکه خود آن حالت را در جان خویش احساس کرده باشد. به استناد به همین موضوع مطلب را پی می گیریم و در بخش های بعدی به اجمال تفاوت های شعری زن و مرد را بیان خواهیم نمود.
پروین اعتصامی
از آن جا که تاریخچه زندگی پروین در این مقاله نمی گنجد لذا روند اصلی موضوعی را که همان محتوا و بنمایه اشعار او از لحاظ فکری است دنبال می کنیم.
پروین در قطعات خود، مهر مادری و لطافت روح خویش را از زبان طیور، از زبان مادران فقیر، از زبان بیچارگان بیان می کند. گاه مادری دلسوز و غمگسار است و گاه در اسرار زندگی یا ملای روم و عطار و جامی مقامی دارد. او بیشتر نگران وظایف مادری است وقتی از اندیشه ها خسته می شود، بیاد لطف خدا می افتد و قطعه لطف حق را مردانه می سراید و خواننده را با حقایق و افکاری بالاتر آشنا می سازد، و در همان حال نیز از وظیفه مادریش دست بر نمی دارد و باز هم مادری است نگران نفس، اهریمن را که روح آریایی با آن وجود دوزخی کینه دارد، همه جا در کمین جان پاک آدمی می داند، تشکیل خانواده مهربان و سعادت آرام و بی سر و صدا را نتیجه حیات می پندارد.
دکتر یوسفی می نویسد: «شعر پروین از لحاظ فکر و معنی بسیار پخته و متین است، گویی اندیشه گری توانا حاصل تامل و تفکرات خود را درباره انسان و جنبه های گوناگون زندگی و نکات اخلاقی و اجتماعی به قلم آورده بی گمان او در این باب از سرچشمه افکار پیشنیان نیز بهره مند شده است اما نه آن که سخنش رنگ تقلید و تکرار پذیرفته باشد بلکه در اندیشه و طرز بیان از اصالت برخوردار است.»
پروین زنی مطیع و فرمانبردار و عفیف و پاک و صمیمی است ولی در عین حال سخت دربند دوگانگی خیر و شر، قوی و ضعیف، غنی و فقیر و پادشاه و گداست. تخیلش از طریق زبان اشیاء و حیوانات کار می کند. ولی هرگز به در هم ریختن یادهای مختلف حافظه و از میان برداشتن دیوارهای زمانی و مکانی یادها، توجهی ندارد. شعرش هیجان انگیز، پرشور و حال، اعجاب انگیز و تکان دهنده نیست.
یکی از بارزترین ویژگیهای اشعار دیوان او این است که در آنها خبری از مسائل عیاشی و عاشقانه که شعر فارسی سرشار از آن است، نیست، او بیشتر به این مسائل پرداخته که به هم میهنان خود یاد بدهد تا به چه صورت یک زندگی پاک و عاقلانه و سعادتمندی را دنبال کنند. اشعار او بیشتر تعلیمی است.
مدار اندیشه پروین بر کار و کوشش، مذهب، رنج و غم مردم می چرخد هر چند که به اقتضای روح لطیف و خواهرانه ای که داشته و چه اقتضای زمان، به سیاست و مسائل جاری آن نپرداخته است و قلمرو شعری او به مکان زمان و حوادث خاصی محدود نیست.
پروین در اشعارش چند باری بیشتر به عشق اشاره نکرده لکن نه آن عشقی که در مکتب لیلی و مجنون درس می دادند. عشقی که جور یار و زردی رخسار و … آن نبود. منظور شاعر عشق الهی و به دور از عشق های مادی است، به همین سبب در هیچ کجای آن، شعری که مصاحبت مردی در آن آرزو شده باشد نمی بینیم و این آرزوها برای پرنده و چرنده این دفتر هم مفهومی ندارد.
کتاب عشق را جز یک ورق نیست در آن هم، نکته ای جز نام حق نیست
مقامی که پروین برای زن قائل است، و آنرا بارها در اشعارش مطرح می سازد، خیلی بالاتر از مقامی است که مدعیان تجدد برای زن مسلمان ایرانی در نظر داشته و پیشنهاد و تحمیل کرده اند، زن شعر پروین چون خود او موجودی قدسی، سازنده، مستحق و قادر به دانا شدن و آفرینش نیکی ها و پروردن فرزندان برومندی است. وی حقوق زن و مرد را یکسان می داند در حالی که اکثر شاعران مرد این حق را یکسان بیان نکرده اند.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 24
مطالب مرتبط