خلاصه کتاب خط مشی های سیاسی نهج البلاغه

مقدمه:
کتاب «خط مشی های سیاسی نهج البلاغه» به قلم آقای محمد مهدی ماندگار می باشد که توسط موسسه آموزش عالی باقرالعلوم (ع) تهیه شده و توسط بوستان کتاب قم انتشار پیدا نموده است.

کتاب دارای پیش گفتار – 7 فصل و نتیجه گیری می باشد که فصل های کتاب در موارد زیر دسته بندی شده اند.

– چارچوب نظری بحث
– مبانی خط مشی گذاری حکومت علوی
– فرهنگ سازی در نهج البلاغه
– مشروعیت سازی در نهج البلاغه
– توزیع قدرت در نهج البلاغه
– نظم و امنیت در نهج البلاغه
– توزیع کالا و خدمات در نهج البلاغه

مولف کوشیده است تا با استفاده از چارچوب های رایج در پرداخت به مفاهیم و موضوعات سیاسی به وسیله عناوین و موضوعات مطروحه در کتاب شریف نهج البلاغه از زبان امام امیرالمومنین (ع) به ارایه مباحث سیاسی در نهج البلاغه بپردازد. بطوریکه آن چه از نهج البلاغه امام المتقین مورد دقت نظر قرار گرفته فراتر از این محدوده وظایف است؛ زیرا امام علی (ع) به پیروی از انبیای عظام الهی، حکومت را بهترین ابزار برای رسیدن به تعالی بشر می داند، لذا روح همه وظایف حکومت، به انسان سازی بر می گردد. هر چند سال ها گذشته تا نظریه پردازان قرون جدید، با کاوش های بسیار به اهداف و وظایفی برای دولت و حکومت رسیده اند، اما امام در دوران حکومت خود که نهج البلاغه تصویری از آن چه در آن حکومت گذشته را نشان می دهد جامع ترین و کامل ترین حکومت را ارایه فرمود و در هیچ بعدی نمی توان نظریات امروز را از آن چه در حکومت آن حضرت، مطرح بوده و اتفاق افتاد، جامع تر دانست. تنها ذکر یک نمونه کافی است و آن این که زمان حکومتی امام علی (ع) به مالک اشتر به عنوان یکی از کارگزاران حکومت امام آن قدر جامع است که هنوز بدیلی برای یافت نشده است.

اهداف حکومت در نهج البلاغه
حکومت در دیدگاه مکتب اسلام و فرهنگ حکومت علوی از مهم ترین ابزارهای نیل جامعه به کمال و تعالی است. از آن جا که حیات بشری در این دنیا، از منظر فرهنگ اسلامی، ابزاری برای رسیدن به کمال است و آن چه برای انسان اصالت دارد، کمال جاویدان است. لذا حکومت نیز می تواند وسیله مناسبی برای نیل به این هدف باشد؛ زیرا حکومت هم امکانات این رشد و تعالی را به گونه ای جامع در اختیار دارد و هم می تواند زمینه استفاده از هر نوع امکانی را فراهم سازد.

از تعابیر حضرت اینگونه استفاده می شود که حکومت وقتی می تواند راهنمای رسیدن به کمال باشد که خود در میسر عدالت، تحقق امنیت، تامین رفاه و زمینه سازی تربیت انسانی، گام بردارد والا اگر حکومت به سوی بی عدالتی و خودکامگی گام بردارد و در آن از امنیت های مختلف که زمینه ساز آرامش درونی و بیرونی انسان ها است، خبری نباشد و توان رفاه و آسایش مردم را با تدبیر درست در زمینه های مختلف اقتصادی نداشته باشد و هم چنین در جهت خودسازی و انسان سازی گام برندارد. نه تنها وسیله ای برای نیل جامعه به اهداف عالی نیست، بلکه مانعی بزرگ برای رشد بشر تبدیل می شود بنابراین عدالت، امنیت، رفاه و آسایش و تربیت از مهم ترین اهداف حکومت از دیدگاه نهج البلاغه است که اهداف دیگر را پوشش می دهد.

1- عدالت
محوری ترین اصلی که امام علی آن را مبنای قبول حکومت معرفی می کند و آن را برای هر حکومتی لازم می داند عدالت است:
لولا حُضُور الحاضِر … ما اخَذَ الله علی العلماءِ اِلّا یٌقاروٌّا عَلی کَظِه … ظالمِ و لاسَغَبِ مضلومٍ لالقیتُ حَبلَها علی غاربِها و لَسَقتُ آخرها بِکَاسِ اوَّلِها (علی نقی فیض الاسلام، نهج البلاغه خطبه 3)
و اگر خداوند از عالمان پیمان سخت نگرفته بود که در برابر شکم بارگی ستمگر و گرسنگی ستم دیده آرام و قرار نگیرند، بی درنگ رشته حکومت را از دست می گذاشتم و پایانش را چون آغازش می انگاشتم و چون گذشته خود را به کناری می کشیدم.

– و انّ افضلَ قُرَّهِ عَینِ الُولاهِ استقامهُ العول فی البلادِ و ظهورُ مودّهِ الرَّعیهِ و انّه لاتَظهَرُ مَودّتهم الاسبلامهِ صُدورِهِم و لا یَصِحُّ نصیحتُهم الا بحیطتِهم علی وُلاهِ امُورِهِم و قلّهِ اشتعالِ دُوَلِهِم وِ ترکِ استبطاء انقِطاعِ مُدَّتِهِم. (نهج البلاغه، نامه 53)

همانا برترین چشم روشنی زمامداران، برقراری عدل در شهرها و آشکار شدن محبت مردم به رهبر است که محبت دل های رعیت، جز با پاکی قلب ها پدید نمی آید، و خیرخواهی آنان زمانی است که با رغبت و شوق، پیرامون رهبر را بگیرند، و حکومت بار سنگینی را بر دوش رعیت نگذاشته باشد و طولانی شدن مدت زمامداری، بر مردم ناگوار نباشد.

– امنیت
برقراری امنیت در همه ابعاد از اهداف میانی مهم حکومت اسلامی است که در سایه آن تحقق اهداف عالیه و رسیدن به رشد و کمال انسانی میسور خواهد بود. در جامعه ای که امنیت فردی، اجتماعی، سیاسی، فکری، معنوی، فرهنگی، اقتصادی، شغلی، قضایی و مرزی فراهم نباشد نیل به سعادت ممکن نیست. امام علی (ع) از جمله منادیان بزرگ امنیت در جامعه به شمار می آید که در این جا تنها به نمونه های از اهتمام امام به مساله امنیت اشاره می شود.

1- نوع پذیرش حکومت که اگر اصرار مردم بر پذیرش حکومت از سوی امام و تقاضای بیعت آزادانه مردم نبود، امام همانند زمان خلفای سه گانه به وظایف دیگر مشغول می شد و در حاشیه حکومت قرار می گرفت. (نهج البلاغه – خ 3 و نامه 63)

2- آزادی و تضمین امنیت افرادی که از بیعت امام سرباز زدند: هم چون عبداله بن عمر؛ سعدبن ابی وقاص، حسان بن ثابت، کعب بن مالک، مسیلمه بن مخلد، ابوسعید خدری، محمد بن مسلمه، نعمان بن بشیر، زیدبن ثابت، رافع بن خدیج، فمناله بن عبید و کعب بن حجره (ر. ک: مصطفی دلشاد تهران، حکومت حکمت، ص 82)

3- بیان صریح این که امنیت یکی از اهداف پذیرش حکومت است (ر. ک نهج البلاغه، خ 131)
4- بیان اینکه در سایه رونق دین و برپایی نشانه های دیانت و حفظ حدود و مرزهای شریعت، امنیت فکری، فرهنگی، معنوی و دیگر امنیت ها به درستی فراهم خواهد شد. (رک: نهج البلاغه، خ 105)
5- تاکید بر حفظ امنیت اقتصادی، در رفتار با مردم، در ادای واجبات مالی و پرداخت مالیات ها و هم چنین در توجه به صاحبان صنایع و تجار و جایگاه ایشان (رک نهج البلاغه، نامه 25)
6- تاکید بر امنیت قضایی به عنوان چتر حمایتی دیگر امنیت ها در جامعه (رک نهج البلاغه، نامه 53)
7- اهتمام به تامین امنیت جهانی (رک، نهج البلاغه، نامه 53)

– رفاه و آسایش
هر حکومتی با هر ایده و شکلی، تحقق کفاف در زندگی برای معصوم جامعه و فراهم آوردن رفاه و آسایش همگانی را در زمره اهداف اساسی خود قرار می دهند. در حکومت اسلامی که هدف اصلی آن، نیل جامعه و آحاد مردم به تعالی و کمال است، تامین رفاه و آسایش در اولویت قرار می گیرد، زیرا با تامین رفاه و آسایش مسیر تعالی انسان ها هموار خواهد شد. امام در این خصوص در نهج البلاغه می فرماید:

1- اصلاح امور مردم و اصلاح شهرها و در واقع تامین رفاه و آسایش مردم از اهداف مهم حکومت به شمار می آید. خطبه 131
2- توزیع درست درآمدها و صرف کردن آنها در عمران و آبادی، زمینه رفاه همگانی را فراهم می آورد. (نامه 53)
3- در عصر حکومت امام اهتمام بر تامین حداقل رفاه و معیشت برای مردم بوده است (بحارالانوار ج 40/ص 327)
4- آبادسازی زمین از اوامر الهی و از رسالت های انبیاء شمرده شده است که در سایه این آبادانی، رفاه و آسایس تامین خواهد شد (خ – 90)
5- تاکید بر تامین رفاه و آسایش سپاهیان که سامان یافتن آنان به رفاهشان خواهد بود. (نامه 53)

– تربیت
انسان سازی از اصلی ترین اهداف بعثت انبیاء و تشریع مکاتب الهی است. مکتب اسلام که خاتم ادیان الهی است بر این مهم بیش از مکاتب دیگر اهتمام ورزیده است و حکومت را نیز بهترین ابزار برای رسیدن به این هدف مهم می داند. بنابراین مهم ترین هدف حکومت، در دیدگاه فرهنگ اسلامی که نهج البلاغه تبلور الگوی کامل این فرهنگ است تربیت می باشد.

1- تربیت اسلامی جامعه، از وظایف مهم امام و رهبر جامعه است.
وَ عَلَی الامامِ ان یُعَلِّمَ اهلَ وِلایَتهِ حُدودَ الاسلامِ وَ الایمانِ.
بر امام و رهبر واجب است که بر اهل ولایت خویش، حدود اسلام و ایمان را تعلیم دهد همچنین می فرماید:
فامّا حقُّکم علیَّ … وَ تعلیمُکُم کَیلا تَجهَلُوا و تادیبُکُم کَیما تُعَلِّموا
اما شما نیز بر من (امام) حقوقی دارید: از جمله اینکه شما را تعلیم دهم تا نادان نمانید و آدابتان بیاموزم تا بدانید.

– تربیت و انسان سازی را باید امام از خود آغاز کند:
من نَصَب نفسَه للنّاس اماماً فلیبَدا بتعلیمِ نَفسِه قبلَ تعلیمِ غیره، ولیکن تادیبُه بسیرَتِه قَبل تادیبه بلسانِه وَ معلمُّ نفسه وَ مودبُّها احقُّ بالاجلالِ من معلّمِ الناسِ وَ مودِّبِهم (خطبه 73)
هر که خود را به پیشوای مردم قرار دهد باید پیش از تعلیم و تربیت دیگران به تعلیم و تربیت خویش بپردازد و باید این تربیت، پیش از آن که با زبان باشد، با سیرت و رفتار باشد، و آن که خود را تعلیم دهد و تربیت کند، شایسته تر به تعظیم است از آن که دیگری را تعلیم دهد و تربیت کند.
– اَیُّها النّاسُ! انّی و الله ما اَحثُّکمُ علی طاعهٍ الّا و اَسبَقُکم الیها. و لا اَنهاکم عن معصیهٍ الّا وض اتَناهی قبلکم عنها (خطبه 174)
ای مردم! به خدا سوگند من شما را به طاعتی بر نمی انگیزم، جز آن که خود، پیش از شما به گزاردن آن بر می خیزم و شما را از معصیتی باز نمی دارم، جز آن که خود پیش از شما آن را فرو می گذارم.

– خطی مشی های کلی و فروعات آن
– خدا محوری

این حقیقت در کلام حضرت (ع) وجود دارد، آن جا که در صحنه اخلاق، صفات متقین را برای همام ذکر می فرماید:
عظم الخالق فی انفسهم فصَغرَ ما دونَه فی اعینُهم
(مومنین) ژرفای روحشان را عظمت آفریدگار لبریز کرده است، پس هر چه جز او در نگاهشان خرد است.

و نیز آن جا که در صحنه سیاست، نوع رفتار با زمامدار را تبیین می فرماید:
انَّ من حقِّ من عَظُمُ جلالُ اللهِ فی نفسِه، وَ جَلَّ موضِعُه من قَلبِه، ان یَضغُرِ عنده – لعِظِم ذلکَ – کُلُّ ما سِواه (خطبه 207)
کسی که عظمت خدا در جانش بزرگ و منزلت او در قلبش والا است، سزاوار است که هر چیز جز خدا را کوچک شمارد.

– حق مداری و حق محوری
از آن جا که برای کلمه حق، معانی گوناگونی بیان شده است، بدیهی است باید به چگونگی حق مداری بر اساس معانی چهارگانه در سیاست مولی الموحدین پرداخت.

الف) حق بمعنای خدا. اگر حق به معنای خدا باشد حضرت علی (ع) فانی در خدا است. رفتار، کردار، گفتار و نیات حضرت فانی در خدا است.
و الله لو اُعطیتُ الاقالیمَ السبعهِ بما تحتَ افلاکِها علی ان اعصِی الله فی نَملَه اسلُبُها جِلبَ شَعیرَه ما فَعَلتُهُ (خطبه 251)
به خدا سوگند! اگر هفت اقلیم را با آن چه در زیر آسمان ها است، به من دهند تا خدا را نافرمانی کنم در این که پوست جوی را از مورچه ای به ناروا بگیریم، چنین نخواهم کرد.

ب) حق به معنای قران:
اگر حق به معنای قران باشد نیز علی (ع) از همگان حق محورتر است. این را حکمت تحمیلی اثبات فرمود.
وَ انّما حَکَّمَ الحَکَمانِ لیُحیبا ما اَخیا القرانُ وَ یُمیتا ما اماتَ القرانُ وَ احیاوُه الاجتماعُ علیهِ وَ امانَتَهُ الافتراقُ عَنه، فان جَرَّنا القرانُ الیهم اتّبعناهم، وَ ان جرّهم الینا اتَّبعُونا.
اگر به آن دو نفر (ابوموسی و عمر و عاص) رای به داوری داده شد، تنها برای این بود که آن چه را قران زنده کرد، زنده سازند و آن چه را قران مرده خواند، بمیرانند. زنده کردن قران، این است که دست وحدت به هم دهند و به آن همل کنند. و میراندن از بین بردن پراکندگی و جدایی است. پس اگر قران ما را به سوی آنان بکشاند، آنان را پیروی می کنیم و اگر آنان را به سوی ما سوق داد، باید اطاعت کنند.

ج) حق به معنای مصطلح و رایج حقوقی:
اگر حق به معنای مصطلح و رایج حقوقی باشد نیز علی (ع) به هیچ قیمتی و حتی به اندازه ذره ای از آن عدول نمی کند. نامه شدیداللحن امام به یکی از فرمانداران و هم چنین رفتار آن حضرت با عقیل بهترین شاهد بر این مدعی است. به امام خبر دادند که فرماندار بصره مقداری از بیت المال مسلمانان را برداشته و به مکه گریخته و به ناحق مصرف کرده است. امام نامه شدیداللحنی به او نوشتند:
فَاتّقِ اللهَ و ارددُ الی هولاءِ القومِ اموالَهم؛ فانَّکَ اِن لَم تَفعَل ثمّ امکَننیَ اللهُ مِنکَ لَاُعذِرَنَّ الی اللهِ مِنکَ، وَ لَاضربَنَّک بسیفی الّذی ما ضَرَبتُ بِهِ احداً اِلّا دَخَلَ النّارَ وَ الله لوانّ الحسنَ وَ الحسینَ فعلا مِثلَ الّذی فَعَلَت ما کانَت لهما عندی هَوادَهُ و لاظَفِرا مِنّی بِاراده حتّی آخُذَ باراده حتّی آخُذَ الحقّ منهما … (نامه 41)

پس از خدا بترس و اموال آنان را بازگردان، و اگر چنین نکنی و خدا مرا فرصت دهد تا بر تو دست یابم، تو را کیفر خواهم کرد که نزد خدا عذرخواه من باشد و با شمشیری تو را می زنم که به هر کس زدم وارد دوزخ گردید. سوگند به خدا! اگر حسن و حسین چنان می کردند که تو انجام دادی، از من روی خوش نمی دیدند و به آرزو نمی رسیدند تا آن که حق را از آنان باز پس ستانم.


فرمت فایل دانلود فرمت فایل: WORD

تعداد صفحات تعداد صفحات: 28

پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خورد را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.


مطالب مرتبط